English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8583 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Can you recommend a guest house? U آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Can you recommend a hotel? U آیا میتوانید یک هتل به من معرفی کنید؟
Can you recommend a good restaurant? U آیا میتوانید یک رستوران خوب معرفی کنید؟
Can you repair my car? آیا میتوانید اتومبیلم را تعمیر کنید؟
Could you reserve a room for me? U آیا میتوانید اتاقی برای من رزرو کنید؟
Can you find me a porter? U آیا میتوانید برای من یک باربر پیدا کنید؟
Can you find me a babysitter? U آیا میتوانید برای من یک پرستار بچه پیدا کنید؟
Can you mend this puncture? U آیا میتوانید این پنچری تایر را تعمیر کنید؟
Can you change these traveller's cheques? U آیا میتوانید این چکهای مسافرتی را به پول نقد تبدیل کنید؟
report tothe director U خود را حضورا نزد رئیس معرفی کنید
repeats U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
scissoring U 1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
boarding house U پانسیون
boardinghouse U پانسیون
boarding houses U پانسیون
clubhouses U پانسیون عزبها
pensions U پانسیون شدن
pensions U مقرری پانسیون
pension U پانسیون شدن
pension U مقرری پانسیون
board U پانسیون شدن
boarded U پانسیون شدن
clubhouse U پانسیون عزبها
add U اضافه کنید زیاد کنید
adds U اضافه کنید زیاد کنید
adding U اضافه کنید زیاد کنید
for half board U برای نیم پانسیون
for full board U برای تمام پانسیون
pension U حقوق بازنشستگی پانسیون
housemothers U زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
pensions U حقوق بازنشستگی پانسیون
housemother U زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
can you pronounce him safe U ایا میتوانید
boarding U مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
you may rest assured U میتوانید مطمئن باشید
You can take the bus. U شا میتوانید با اتوبوس بروید.
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
Can you give me a heads up? <idiom> آیا میتوانید قبلش به من خبر بدهید؟
can you supply our wants? U ایا شما میتوانید نیازمندیهای ما را رفع نمایید
Can you get me manchester 123-45-67? U آیا میتوانید شماره 123-45-67 منچستر را برای من بگیرید؟
presentation U معرفی
representation U معرفی
designations U معرفی
reference U معرفی
reclame U معرفی
designation U معرفی
representations U معرفی
presentations U معرفی
speak well for U معرفی کردن
nuncupatory U معرفی کننده
introduce U معرفی کردن
designative U معرفی کننده
introduction U معارفه معرفی
insets U معرفی کردن
representer U معرفی کننده
representations U معرفی کردن
presentee U معرفی شده
letter of introduction U معرفی نامه
nominator U معرفی کننده
bring forward U معرفی کردن
letters U معرفی نامه
letter U معرفی نامه
introductions U معارفه معرفی
nominate U معرفی کردن
introducing U معرفی کردن
inset U معرفی کردن
nominates U معرفی کردن
introduced U معرفی کردن
nominating U معرفی کردن
introduces U معرفی کردن
recommends U معرفی کردن
recommending U معرفی کردن
presents U معرفی کردن
presenting U معرفی کردن
presented U معرفی کردن
present U معرفی کردن
presentable U شایان معرفی
recommend U معرفی کردن
representation U معرفی کردن
letter of reference U معرفی نامه
presentably U بطور قابل معرفی
letterman U دارنده معرفی نامه
initial campaign U معرفی کالا به بازار
introduction U معرفی رسمی اشناسازی
introductions U معرفی رسمی اشناسازی
reported U معرفی کردن خود
preconize U بعموم معرفی کردن
algebra U قوانینی که برای معرفی
net authentication U معرفی ایستگاههای شبکه
report U معرفی کردن خود
reports U معرفی کردن خود
roll out U معرفی یک کالای تجارتی به بازار
instantiate U معرفی کردن بوسیله کنسرت
to r.someone as a U کسی را به سمتی معرفی کردن
good wine needs no bush U چیزخوب نیازمند به معرفی نیست
id U کارتی که ضخص را معرفی میکند
reagency U امادگی برای واکنش یا معرفی
quantification U معرفی عناصر یک جسم تعریف
meets U معرفی شدن به ملاقات کردن
computer generations U روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
meet U معرفی شدن به ملاقات کردن
social credit U تصادی معرفی شده است
to report oneself U حاضر شدن وخود را معرفی کردن
tag U نوار پشت پوتین کارت معرفی
predefined U آنچه قبلا معرفی شده است
tags U نوار پشت پوتین کارت معرفی
who are your reference? U چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
subscripted variable U عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
technologically U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technological U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
to give publicity to U بعموم نشان دادن یا معرفی کردن
I have been referred. (introduced,recommended)to you by MR. . . . U از جانب آقای ... به شما معرفی شده ام
to proclam someone a traitor U کسیرا بعموم خائن معرفی کردن
functional U مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
toastmistress U بانوی معرفی کننده ناطق سرمیز غذا
Type cable U مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
to report to the police U خود را به پلیس معرفی کردن [بخاطر خلافی]
name U کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
names U کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
proceed time U زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
bring up <idiom> U معرفی چیزی برای بحث (مذاکره)آوردن
personation U خود را به جای دیگری معرفی کردن یا جا زدن
to i. any one into abenefice U کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
ease off U شل کنید
say no more U بس کنید
menus U انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
polar U سیستم معرفی موقعیتها به عنوان زاویه و فاصله از مبدا
identification tag U پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
bear arms U سلاح به دست گرفتن خود را به خدمت معرفی کردن
menu U انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
key کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
toastmaster U کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
toastmasters U کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
wait a second U تامل کنید
give it a wipe U انراخشک کنید
into a ball U نخ راگلوله کنید
caution U توجه کنید
Turn (let) the dog loose. U سگ راباز کنید
move out U حرکت کنید
dele U پاک کنید
push the door to U در راپیش کنید
leontief table U نگاه کنید به :
cautioned U توجه کنید
cautions U توجه کنید
repeats U تکرار کنید
make a hurry U عجله کنید
cautioning U توجه کنید
attention to orders U توجه کنید
have patience with me U با من حوصله کنید
recive U مصرف کنید
i say U نگاه کنید
vide infara U را نگاه کنید
hold hard U صبر کنید
supposes U فرض کنید
suppose U فرض کنید
keep at it U مداومت کنید
oyez U گوش کنید
delete U حذف کنید
deleted U حذف کنید
oyez U توجه کنید
repeat U تکرار کنید
accelerando کم کم تند کنید
supposing U فرض کنید
deleting U حذف کنید
deletes U حذف کنید
hurry up U عجله کنید
flow diagram U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flowchart U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
category wiring U یکی از 5 سطح استاندارد معرفی شده توسط EIA / TIA
setting up U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
sets U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
set U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
ccitt U انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
NB U خوب دقت کنید
Turn the water tap on . U شیر آب را باز کنید
off with his head U سرش را از تن جدا کنید
out with him U اورا بیرون کنید
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
Do you agree that … U آیا تصدیق می کنید که …
Refer (turn over) to page 110. U به صفحه 110مراجعه کنید
Cash is in short supply these days . U از حقوق ماهانه ام کم کنید
KEEP LEFT U از سمت چپ حرکت کنید.
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
Notice the details! U توجه کنید به جزییات !
you do me injustice U در باره من بی عدالتی می کنید
wait a second U یک خرده صبر کنید
single file U به ستون یک حرکت کنید
stack arms U تفنگها راچاتمه کنید
she your profit with him U سودخودرابا اوتقسیم کنید
I won't be talked into it! U من را نمیتوانید متقاعد کنید!
supra U ببالا نگاه کنید
sus.per coll U حلق اویزش کنید
record as target U اماج را ثبت کنید
try and came U کوشش کنید که بیائید
wait a little U کمی صبر کنید
Please behave yourself . Please be courteous. U ادب را رعایت کنید
wait a minute U یک دقیقه صبر کنید
wait a minute U اندکی صبر کنید
observe silence U سکوت را رعایت کنید
Recent search history Forum search
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
2مهرآسا
1ICR
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1The more you care
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1What is the meaning of shahneh (شحنه یا داروغه) in farsi ?
1confinement factor
1A donkey was lame so the man leading him was mocked for not using him,so he rode the donkey and was told he was cruel for riding a lame donkey.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com